بن مایه هر زبان را دستور زبانهای آن میسازند و چنانچه این بنمایه دچار لغزش شود امیدی به استواری آن زبان نمیتوان داشت؛ از این روست که برای پاسداری از زبانمان باید دستورزبان فارسی را از گزند دور نگه داریم. پارسی سره، آن گونه از زبان پارسی است که تهی از هر گونه واژگان بیگانه باشد. زبان فارسی کنونی بازماندهٔ زبانی است کهن، که شاید هماکنون کم تر از پنج درصد از آن دست نخورده و سَره مانده باشد. ولی این گفته به معنی آن نیست که نود و پنج درصد دیگر از آن زبانهای بیگانه و جدا از آن زبان کهن است. شاید گفتن این که بخش بزرگی از زبان فارسی کنونی را شالودهٔ همان زبان ساختهاست خرسندتان کند. زبان فارسی دچار دگرگونیهای بسیاری بودهاست که یکی از چراییهای آن پیوند نزدیک با مردمان دیگر به دلیل گسترش ایران از یونان تا هند و دیگری فتح ايران توسط اعراب و مغولان است که آن را تا مرز نابودی کشاند؛ و اگر تلاش بزرگانی چون فردوسی نامدار که خطر نابودی همیشگی فرهنگ ایرانی را با از میان رفتن زبان فارسی حس کردند نبود، بیگمان نابودی زبان پارسی رخ میداد. واژه نامه اي كه در پيش رو داريد داراي بيش از 245 صفحه بوده كه به گردآوردي واژگان پارسي سره پرداخته است و با همگام سازي لغات تازي با همتاي پارسي خود كوشش به پالايش زبان پارسي از واژگان بيگانه و تازي مي نمايد.
© Copyright 2016. Mohammad Sadegh Adib Sereshki